آزمایش بابایی
امروز 4شنبه 19 آذر ساعت 3 بعد از ظهر رفتیم خونه بابایی رمضان،بابایی دم در منتظر بود تا بابا اورو ببره آزمایشگاه برای خون،ما هم رفتیم توی خونه، خونه بابایی موندیم تا عمه ها هم بیان، بعد شام، ساعت 10:30 بود که اومدیم خونه، حالا مگه عزیز دل مامان می خوابید می خواست یکی باهاش بازی کنه چند شبه که منو بابا باهات بازی می کنیم تا خسته شی بخوابی به خاطر همین عادت کردی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی