دومین واکسن
دیروزگل دختر مامان 2ماهگیش پر شد رفت توی 3ماه ، امروز سه شنبه چون دیروز تعطیل بود باید تورو برای واکسن میبردم مرکز بهداشت،از صبح غصه خوردم چون اینقدر دیگران منو از واکسن بچه ها ترسوندن همش میترسم تب کنی به خاطر همین به بابا گفتم دیرتر بریم ساعت 11:30بیا دنبالم بریم واکسن 2ماهگی عسل مامانو بزنیم.سر ساعت 11:30 رفتیم مرکز بهداشت برای واکسنت من تو رو به بابا دادم تا تورو ببره واکسن بزنه چون من دلشو نداشتم واکسن یکی به پای راست و یکی پای چپ و قطره فلج هم بهت داد تا بخوری وقتی کار مسئول بهداشت تمام شد بهم گفت بهش شیر بده تا ساکت شه بابا هم تورو به من داد تا بهت شیر بدم وقتی آوردیم خونه بلافاصله حوله گذاشتم توی فریزر تا خنک شه بعد بهت ش...