مهرسامهرسا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

مهرسا فرشته آسمانی

قول گیرون

1393/12/5 16:46
نویسنده : مامان فاطمه
150 بازدید
اشتراک گذاری

چهار شنبه 29 بهمن عسل مامان 6 ماهو8 روزش بود صدرا دیشب با دایی بهزاد اومده بود صبح دایی او رو آورد پیش ما، از دیدنش خیلی ذوق کردی، تا عصر پیشمون موند، بعدازظهر با بابا رفتیم خونه باباییشون منم تورو گذاشتم پیش مامانیشون رفتم یه جایی کار داشتم انجام دادم اومدم، تا ساعت 11 اونجا بودیم بعد اومدیم خونه به صدرا هم گفتیم بیاد ولی نیامد،قرار شد صبح با دایی بهزاد بیاد،صبح 5 شنبه دایی صدرا رو نیاورد منم به کارام رسیدم،بعدازظهر آماده شدیم اول رفتیم خونه مامانی مریمشون تا صدرا تورو ببینه بره تهران،بعد رفتیم خونه بابایی رمضان همه بزرگان فامیل بابا اومده بودن، همه جمع شدیم بعد رفتیم خونه زن عمو محمود برای قول گیرون، اولش فرشته مامان خواب بود بعد هم که بیدار شد ساکت همه رو نگاه می کرد، آخرای مجلس از گرما و خستگی شروع کردی نغ زدن، ساعت 11 بود که مهمانی تمام شد اومدیم خونه، وقتی پوشکتو عوض کردم انرژی گرفتی شروع کردی بازی کردن، بعد کلی بازی بالاخره خسته شدی ساعت1 خوابیدی.

پسندها (1)

نظرات (0)