مهرسامهرسا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

مهرسا فرشته آسمانی

اولین تاسوعا و عاشورا

1393/8/15 0:32
نویسنده : مامان فاطمه
94 بازدید
اشتراک گذاری

مهرسا جون حالا 2 ماهو 24 روزشه ، شنبه شب برای خوابیدن اومدیم خونه اما فردا نزدیک ظهر دوباره رفتیم خونه بابایی مامانیو زن دایی منصوره تمام کارارو کرده بودن قرار بود دوشنبه ظهر که تاسوعاست باباییشون نذری بپزن صبح 2شنبه خدارو شکر زیاد اذیت نکردی منم تونستم کمک کنم خلاصه تا شب اصلا اذیت نکردیو دختر خوبی بودی تازه کلی همه رو سرگرم کردیو خستگی رو از تن همه بیرون کردی تازه دختر 2ماهو20روز من بدون کمک کسی وقتی توی بغل نشسته بود خودش به تنهایی به سمت جلو میرفت که همه رو متعجب کرده بود . روز تاسوعا و عاشورا هم گذشت و بابایی نذاشت ما بیایم خونه چهارشنبه میخواستیم بیایم خونه که من گفتم گوشواره مهرسارو در بیاریم خانم دکتر گفته بود بعد 2هفته در بیارید گوشواره طلا گوشش کنید منم بدلو درآوردم  که گوش سمت چپ یه ذره خون آمد مامانی گفت یه چند روز نخ گوشش کنیم تا خوب بشه بعد گوشواره گوشش کنیم با اینکه من دوست نداشتم نخ تو گوشت کنم ولی قبول کردم خلاصه موقع نخ توی گوش کردن، مهرسا خانم اینقدر گریه کرد همه هم ناز خانمو کشیدن بعد نخ کردن اینقدر همه قربون صدقت رفتن که لوس شدی بعد 1ساعت بهت شیر میدادم که بازیت گرفته بود هی میخندیدی یه دفعه لج افتادی شروع کردی گریه کردن که همه فکر کردیم برای گوشته خلاصه مامانی اون شبو گفت بخوابیم که ما هم خوابیدیم صبح 5شنبه اومدیم خونه.مامانی هم با ما اومد که تورو ببریم حمام بعد از حمام هم رفت خونه. امسال محرم خیلی دلم میخواست برم عزاداری اما نشد حتی دلم میخواست تورو ببرم شیرخوارگاه حضرت علی اصغر ولی چون هوا سرد بود ترسیدم سرما بخوری در کل نشد ببرمت ولی انشاءالله سال دیگه اگه عمری باقی بود تورو میبرم عشق مامان.

بعد از حمام نازگل مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)